گاهی غمگین....گاهی شاد.... | ||
سلاااام دوستای خوبم .. راستش میخوام یکم از فاز شعر قصه و ادبیات بیام بیرون(اخه میبینم کسی اهمیت نمیده..) میخوام یکم براتون مدل طنز بنویسم...هه هه هه خلاصه که روزگار ما هم تو خونه مامان بزرگمون به بطالت میگذره خفن!!!!!! والا من که رفتم برای همه ی دوستای عزیز دل برادر نظر گذاشتم که جون مادرتون بیاین وب منو ببینی...اما...اما...دریغ از یک نظر خشک و خالی....حالم افتضاح گرفته شده... دوست روانی من از اون سر کشور عزیز ایران زنگ زده میگه تو رو خدا برو توی نت..عکس های شین وو رو تو فیلم کره ای توزیبایی ببین...حالا رفتم قیافه نحسشو دیدم...حالم بهم خورد اخه کی عاشق این کره ای ها میشه که والا مرداشون اصلا شبیه مرد نیستند..(با عرض پوزش از دوستان عشق کره) یه روز معلم زبانمون به بچه ها گفته بود که روی یه مقوا ارزوتونو انگلیسی بنویسید... رفتم تو کلاسشون میبینم دوست گرامی مون نوشته من میخوام برم کره!!!!!!!!!!!اخه بووووووووووووووووووووووووق چه خیالایی داری.. همون دوستم که عشق شین وو داره..بهش دیشب زنگ زدم ویگم سوغاتی چی برات بیارم..میگه برو عکسای شین ووو رو ببین از مدل گردنبندش و دستبندش اگه دیدی برام بخر... (اخه اینم رفیقه ما داریم)مدام به علایق ما توهین میکند...بعدش من که میگم شین وو زشته میگه خفه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! خلاصه که هر جا میریم اثاری از این کره ای ها میبینیم....ولی ما به همون ماه عسل راضی هستیم!!!! با اجازه دوستان....بدرود تا یه اپ دیگه..... [ سه شنبه 91/5/24 ] [ 5:8 عصر ] [ صبا ]
|
|